گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

بیست و ششم مردادماه هزار و چهارصد و سه

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۰۴ ب.ظ

برنامه ی فوتبال ۳۶۰ یک مصاحبه ی احتمالا مربوط به بازی های یورو پخش کرد که خیلی جالب بود...

فکر میکنم بازی دانمارک و آلمان بود،گزارشگر از دوتا پسربچه که لباس و کلاه گیسِ آرایش شده با پرچم دانمارک داشتن پرسید فکر میکنید کی میبره؟

گفت بخوام راستش رو بگم آلمان میبره،ولی به هرحال امید داشتن حق هر آدمیه...

 

پسره نهایتا ۹-۱۰ساله بود و حرفی زد که چند روزه ذهنم درگیرشه...

۰۳/۰۵/۲۶
life around me