گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

سر سفره هفت سین دو سال قبل،وسط بحبوحه اولیه کرونا و لغو امتحان دستیاری و اضطراب شدیدی که از این بیماری ناشناخته داشتیم ،سال بی کرونایی را آرزو کردم...عجیبه که بعضی آرزوهامون وقتی برآورده میشن که دیگه برامون اون حس خوشبختی که انتظارش رو داریم نمیارن...کرونا وقتی رفت که به ایستادن وسط تلّ جنازه های آدم ها عادت کرده بودیم ...اما یادمون نره چی بهمون گذشت این دو سال...گرچه درنهایت مزد کادر درمان را خیلی خوب دادن(!) ولی حواسشون نبود ماها هیچوقت مزد چیزی رو از اونها نخواستیم!

بگذریم...اخیرا کتاب جدید استیو تولتز به اسم "هرچه باداباد" رو خوندم که در مورد شرایطی شبیه کرونا و شیوع یک بیماری شدیدا واگیر از طریق نیش پشه ها صحبت کرده بود...از تخلیه شهرها،از اینکه میبینی عزیزت جلوی چشمت میمیره ولی حتی حق نداری در آغوشش بگیری...با خوندن هر خطش انگار وزنه هزار کیلویی روی سینه ام میذاشتن و با خودم میگفتم خیلی انتزاعیه،مگه میشه؟...پسر ما دو سه سال تو همچین شرایطی حتی چندبرابر بدتر زندگی کردیم...عجب پوست کلفتی داره این آدمیزاد!

۰۵ تیر ۰۱ ، ۰۸:۰۴
life around me

اگر من بگم پایان این ماه امتحان ارتقای سال دو به سه دارم تعجب نمیکنید؟

شما با من هم عقیده نیستید که انگار همین دیروز بود که استاجر بودم؟اینترن چی؟دوران خوندن برای دستیاری چی؟طرح چی؟سال یک چی؟

پروردگارا زمان چه بی رحمانه میگذره!

۰۴ تیر ۰۱ ، ۱۳:۱۷
life around me