گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

بیست و سوم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و سه

يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۵۳ ب.ظ

یک هفته ی دیگه که بگذره میشه دوماه خونه نشینی و درس،درس،درس...

کاش چشم باز کنم و ببینم شهریور شده و امتحان دادیم.

 

پ.ن:من خودم هنوز باورم نمیشه رزیدنتی داره تمام میشه،شما باور میکنید؟!

پ.ن۲:پیر شدم...دیگه بیشتر از یازده ساعت نمیکشم...یاد جوانی و کرنومترهای ۱۴ ساعته!!

۰۳/۰۲/۲۳
life around me