گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

بیست و‌نهم مهرماه نود و نه

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۱۹ ق.ظ

دیشب حرکت کردیم و به زودی میرسیم...پسرها تند رانندگی نمیکردن که به قول خودشون خوش خوشان بریم حالا که عجله ای نداریم...سگ سرمایی بود توی راه و من کم طاقت اما همین که صبح بیدار شدم و چشمم به بزرگترین طلوع دنیا که از این سر تا اون سر جاده کشیده شده بود افتاد گفتم آخیش و سختی راه فراموشم شد...

 

دام برای هر اونچه که پشت سر گذاشتم شون تنگه ...

۹۹/۰۷/۲۹
life around me