گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

از تجربه های طرح

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۵۷ ب.ظ

امروز درمانگاه خیلی شلوغ بود و از طرفی باید ویزیت ها رو‌ تا ساعت ۱۰صبح تموم میکردم چون باید میرفتیم دهگردشی و‌ پیگیری مادر بارداری که نه سونو‌ انجام میداد و نه آزمایش و بعد بریم خونه اون بنده خدایی که فوت شده و خواهش کنیم مراسم برگزار نکنن و خلاصه با سرعت برق مریض میدیدم...یه پسر ۱۰-۱۲ساله رو‌ با شکایت دلپیچه و‌ استفراغ آوردن پیشم...شرح حال گرفتم،درد واضحا کرامپی رو‌ ذکر میکرد و بی اشتها هم نبود(میگفت الان میتونه یه گاو رو بخوره از گرسنگی) و ظاهرش هم کاملا خوشحال بود که اینا به ضرر تشخیص آپاندیسیته...بدون معاینه براش آمپول هیوسین و دمیترون و این جور چیزها نوشتم و درست لحظه ای که بچه بلند شد بره انگار خدا به دلم انداخت گفتم گلی واقعا میخوای یه دستی به شکم این بچه نزنی؟

گفتم پسرم دراز بکش معاینه ات کنم و فکر میکنید چی داشت؟تندرنس واضح RLQ و دقیق تر که شرح حال گرفتم شیفت pain رو ذکر میکرد...دماسنج گذاشتم ولی تب نداشت اما انقدر معاینه اش تیپیک آپاندیسیت بود که براش CBC اورژانسی نوشتم که بعد نیم ساعت با جوابش اومد...بله لکوسیتوز شانزده هزار داشت!!!

فرستادمش بیمارستان و دو ساعت بعد تماس گرفتم پدرش گفت بله سونوگرافی انجام شده و همون‌ آپاندیسه و‌ باید عمل بشه.

 

این داستان چندتا کلید اسرار در خودش داره!

یک.لود بسیار بالای مریض های پزشکان عمومی باعث‌ میشه دقت و‌ تمرکز پزشک بیاد پایین و این وسط کسی که ضرر میکنه بیماره...تازه درمانگاه من نسبتا خلوت به حساب میاد.بعضی از همکاران من در یک شیفت ۱۰۰مریض ویزیت میکنن و طبیعتا شرح حالی گرفته نمیشه و‌ معاینه ی موثری انجام نمیشه و‌ کلی از بیماری ها میس میشن.

 

دو.توصیه میکنم اول به خودم بعد به باقی همکاران که در مواقعی که شکایت بیمار چیزی هست که احتیاج به معاینه داره واقعا بدون معاینه نفرستیدش خونه...اگر من با همون نسخه ی اولیه بچه رو‌فرستاده بودم احتمالا به یک آپاندیسیت پرفوره ختم میشد...یا چند مورد پیش اومده بیمار فشارخونی اومده پیش من و چون وقت نداشتم نخواستم فشارخون بگیرم اما به همین شکل به دلم داده و گرفتم و با فشارهای۱۷-۱۸مواجه شدم.

 

سه.هیچوقت هیچوقت هیچوقت نخواهید پزشکی ندیده برای شما تجویزی انجام بده.امکان تشخیص و‌ تجویز اشتباه بالاست و متاسفانه ضررش به خودتون میرسه.

۹۹/۰۷/۱۵
life around me