گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

بندبازی

دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۲۶ ب.ظ

کاری که انجام دادم بزرگ ‌ترین ریسک زندگیم بود...مثل راه رفتن روی طنابی باریک در ارتفاع چند صد متری یک‌ درّه...

نگرانم...

نگران...

۹۹/۰۶/۱۷
life around me