گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

زنان علیه زنان

پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ب.ظ

خانمی از اقوام نزدیکم مدتهای زیادی درگیر عفونت واژینال بود و به واسطه ی مشاوره هایی که برای درمان از من میگرفت درجریان بیماریش بودم...قبلا چند نوبت تحت نظر متخصص زنان دارو مصرف کرده،موقتا بهبود یافته اما مجددا دچار عود میشد.من هم با توجه به شرح حالی که از نوع ترشحات میداد دو سه نوبت براش درمان شروع کردم و پاسخ به درمانش اما به روال قبل بود...بهبودی موقتی...

آخرین باری که با زن صحبت کردم از استیصال گریه میکرد...از شدت ترشحات که به گفته ی خودش مثل این بود که روزی چند بار داخل شلوارش ادرار کنه...گفتم حتما باید بری متخصص و معاینه بشی...بالاخره فرصت کرد و این بار هم درمان مشابهی براش شروع شد و بازهم پاسخ موقتی...در مراجعه ی مجدد پزشک پیشنهاد کرایوتراپی کرد تا لایه ی سطح سلولها رو از بین ببرن و اطمینان خاطر داده بود که این روش جواب میده منتها گفته بود تا دو ماه نباید نزدیکی داشته باشی و خواسته بود با همسرش مشورت کنه و تصمیم بگیره.زن میگفت من میدونستم همسرم هرگز مخالفت نمیکنه و درجریان سختی که من کشیدم هست اما گفتم چون این یک رابطه ی دو طرفه است بهتره مشورت کنم و خب همونطور که فکر میکرده همسرش گفته بود برو درمانت رو انجام بده و فکرش رو نکن...موقع صحبت زن با پزشک،یک زن باردار درحال گرفتن نوارقلب جنین بوده و یک زن هم دراز کشیده بوده برای سونوگرافی جنین و شنوای این مکالمه بودن و با خنده گفته بودن عمرااا مگه میشه مردی همچین چیزی رو قبول کنه?...و وقتی زن فامیل بعد از اتمام صحبتش با همسر دوباره اومده بود داخل مطب،زنها با تعجب گفته بودن وااا?چه مرد خوبی داری تو???مگه میشه مردی حاضر بشه دو ماه نزدیکی نداشته باشه ??و با شگفتی از این اتفاق حرف میزدن...

زن فامیل این ماجرا رو تعریف میکرد تا حیرتش رو از بعضی مردها بگه اما من بیشتر از رفتار اون زنها حیرت کردم...چند روزه ذهنم درگیر زنهایی هست که برای چند ماه مثل شیر آب از زیرشون شُرشُر جریان داره اما درخواست دو ماه صبر از همسر برای درمان رو حق خودشون نمیدونن...من غالبا بیشتر از مردهایی که "حقی" رو از زنی صلب میکنن، از زنهایی تعجب میکنم که پیشاپیش خودشون رو از "هر حقی" محروم کردن...

۹۹/۰۱/۰۷
life around me