گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

1.پدرخوانده_ماریوپوزو

کتاب در مورد خانواده ی مافیایی کورلئونه است که تمام تشکلات و فعالیت هاشون تحت فرماندهی پدرخانواده,"پدر خوانده "اداره میشه.خاندانی سیسیلی الاصل که فعالیت های قانونی و غیر قانونی مختلفی دارن با درآمدهای بالا و با رشوه و خریدن مامورهای دولتی و پلیس و دادگاه ها,امورات شون رو پیش میبرن بدون اینکه گیر بیفتن...جذاب ترین کاراکتر این کتاب همون پدر خوانده ست که با وجود تمام کارهایی که انجام میده و تمام تصمیماتی که میگیره و گاه منجر به ریختن خون های زیادی میشه اما به یکسری اصول سنتی بسیار پایبنده...اصل خانواده,احترام,موندن سر قول و قسم,جبران محبت و خدمت دیگران و غیره...این کتاب با وجود شخصیت های زیاد بالا و پایین هاش واقعا کتاب جذابیه و اصلا متوجه نمیشید چطور 600 صفحه رو تموم کردید.

 

      

 

 

 

۲-مغازه ی خودکشی_ژان تولی

آقا و خانم تواچ صاحب مغازه ای هستن که به مردم ناامید وسایل خودکشی مناسب میفروشن و‌ صاحب یک دختر به اسم مرلین و پسری به اسم ونسان هستن که هر دو ناامید،افسرده و از این بابت مایه ی افتخار والدین مرگ فروش خودشون هستن...اوضاع مغازه خوبه و فروش عالی دارن تا اینکه فرزند سوم خانواده متولد میشه:آلن!

           

 

 

3-مدیر مدرسه_جلال آل احمد.

داستان دلنشینی بود از مردی که برای خلاص شدن از شر تدریس و معلمی,خواسته مدیر بشه و حالا با مسائلی که فکر نمیکرده یک مدیر باهاشون سر و کار داشته باشه رو به رو شده...نثرش همون شیوه ی خاص آل احمد رو داره که اگر قبلا کتاب دیگه ای از ایشون خونده باشید باهاش آشنا هستید...داستان هم من فکر میکنم در اصل قصد طعنه به شرایط مملکت و اعتراض به فساد در آموزش و پرورش رو داره...با چاشنی طنز تلخ زیرپوستی.

من دوستش داشتم و معتقدم آل احمد بخاطر ادبیات خاص خودش جزو مواردی هست که برای درک اندیشه اش نباید به خوندن یک کتاب بسنده کرد و باید مجموعه آثارش رو خوند.

            

 

4-ماهی سیاه کوچولو_صمد بهرنگی.

یکی از حسرت های زندگی من اینه که در دوران کودکیم به اندازه ی کافی کتاب نخوندم و هروقت هرجا صحبت از آثار این چنینی میشه که برای بچه ها نوشته شدن اما من در اون سنی که باید نخوندم شون آه سرد میکشم...ماهی سیاه کوچولو رو به کودکی خودم بدهکار بودم پس خوندمش.

داستان در مورد ماهی کوچولویی هست که یک روز تصمیم میگیره بر خلاف خواست مادر و نزدیکاش رد جویبار رو بگیره و بره تا ببینه به کجا میرسه چون از هر روز بیدار شدن و همون حوالی چرخیدن خسته شده.در مسیر با خطرات زیادی روبه رو میشه اما تجربه های زیادی هم کسب میکنه...

توصیه میکنم این کتاب رو حتما برای بچه هاتون بخونید...