گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

+من:جانم دخترم مشکل تون چیه؟

_زن:وقتی پهلوخوابی میکنم توی جونم میسوزه.

+من:.....(نمای پرواز گنجشک ها اطراف مغز درحال سوختنم)....(تلاش برای تحلیل جمله ای که شنیدم)...(درحالی که به نتیجه ای نرسیدم):وقتی به پهلو میخوابی بدنت میسوزه؟

_زن:بله

+من:(درحالی که دارم دنبال یک نشانه یا بیماری میگردم):به کدوم پهلوت میخوابی بدنت میسوزه؟چپ یا راست؟

_زن:وقتی با شوهرم پهلوخوابی میکنم...

+من:آهااااان موقع نزدیکی بدنت میسوزه؟
_زن:بله

+من:آهاااان موقع نزدیکی،سوزش ناحیه تناسلی داری؟
_بله

(و ادامه ی شرح حال عفونت و‌ ترشح واژینال و الی آخر...)

۹۹/۰۴/۱۰
life around me