گوشواره های گیلاس

گوشواره های گیلاس

پدر و مادرم نطفه ام را در بامداد یک روز پاییزی،زیر درخت گیلاس نوپایی بستند و نه ماه بعد،از آن نطفه دختری زاده شد با چشم هایی به طعم گیلاس،به رنگ تابستان و به عطر آفتاب.
رهگذر عزیز?بپا میان هیاهو و آشفتگی های ذهن تبدارم،قهوه ات سرد نشود!

................................
آدرس کوتاه شده برای بلاگفایی ها:
http://goo.gl/vFR4ly
................................
در اینستاگرام پیجی به این اسم و آدرس ندارم.

در دنیای شما ساعت چند است?

جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۵۶ ب.ظ

آمدم شهرستان،کشیک کرونا..."پدرخوانده" را آوردم و میخونم و بابت لذتی که بیش از یک ساله ازش محروم شدم حسرت میخورم...

سریال میبینم...زیاد...این روزها the handmaids tale و بعد از این معلوم نیست چه سریالی...

آشپزی میکنم...تجربه...یک وقتهایی مثل امروز ظهر بی رحمانه می اُفتم به جان خونه...تمام کمردردش اما به دیدن خونه ای مرتب و تمیز می ارزه...

کار کردن لذت اولیه اش رو از دست داده و دوباره افتادم به روزمرگی...دنبال هیجانی تازه میگردم و یاد میکنم از روزهای اینترنی و بودن در بیمارستانی که هیچ روزش مثل روز قبل نبود...

۹۹/۰۳/۰۲
life around me